پایان پنج ماهگی
السلام علیک یا علی بن الحسین
السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
پسرکم!
پنج ماهگی شما کامل شد و قدم در ماه ششم زندگی قشنگت گذاشته ای!
این ماه، با بقیه ی ماه های زندگی ات خیلی تفاوت دارد پسرم!
در این ماه
به مادرت خواهم گفت، فواصل شیردهی ات را کمتر کند، مبادا کامت خشک شود و تشنگی ، کام نازکت را بیازارد...
به مادرت خواهم گفت ، در این ماه ، لباس های نرم تری بپوشاندت، مبادا لباسی زبر، گلویت را بیازارد...
در این ماه ، تو را بیشتر نزد خویشان و عمو و عمه هایت خواهم برد ، مبادا احساس تنهایی کنی...
اصلا اجازه نخواهم داد تو را بر گهواره بنشانند ، مبادا غفلت کنیم، از گهواره به زمین بیفتی...
هیچ کس حق ندارد پیش تو ، چاقو و کارد و وسایل تیز و بُرنده استفاده کند، مبادا غباری از رنجش و دلهره بر وجودت بنشیند...
من هم بیشتر از همیشه وقتم را با تو خواهم گذراند ، مبادا دلت برای بابایت تنگ شود...
اما محمدم !
مولای تو ، در چنین سنی ، آنقدر تشنگی کشید که به حالت إغما افتاد
مولای تو در این ماه از زندگی کوتاهش، با تیر سه شاخه گلوی نازکش دریده شد
مولای تو در این ماه ، تنها شد . او ماند و پدر بزرگوارش.
مولای تو در این ماه، بنا به روایتی از گهواره افتاد
تیر سه شاخه ، حنجره و گلوی مولایت را برید...
حضرت علی اصغر علیه السلام ، نشان داد که یاری امام معصوم، خرد و کلان نمی شناسد.
او به تاریخ ثابت کرد که هیچ توجیهی ، مانع یاری امام زمان نیست .
محمد جان!
عاشق آن لحظه ام که زیارت عاشورا بخوانی
و خطاب به سید الشهدا و فرزندانش بگویی
بأبی أنت و ُأمی
پدر و مادرم به فدایت ، مولا...
سخن آخر
از شهید شش ماهه ی امام حسین علیه السلام ، از باب الحوائج شش ماهه ی کربلا می خواهم
با دستان کوچک اما گره گشایش
دستان کوچکت را بگیرد
و برساند به خدمت در لشکر منتقم آل الله
تو را فقط
سرباز او می خواهم. اویی که درود خدا و رسولش بر او باد.
اویی که انسان کامل است و جانشین خدا بر زمین.
صل الله علیک یا بقیة الله روحی و ارواح العالمین لک الفداء
عجل الله تعالی ظهورک.