تولد
عزیزترینم سلام!
چشمانت را باز کردی و دنیا غرق نگاه زیبایت شد
زیبایی های دنیا از آمدن تو پیدا شد ، روزها گذشت و چهره زیبایت در آسمان دلم آفتابی شد
دریای زندگی به داشتن مرواریدی مثل تو می نازد ، همه زیبایی های دنیا با آمدن تو می آید و اینگونه زندگی با تو زیبا میشود ، اینگونه چشمانم با دیدن یکی مثل تو عاشق میشود
و امروز روز میلاد دوباره تو است ، در این هوای ابری نیز خورشید در لابه لای ابرها به انتظار دیدن تو است…
و این لحظه قشنگترین ساعت دنیاست ، و این ماه درخشانترین ماه دنیاست که تو را درون تصویر نورانی اش میبیند
آمدی به دنیا و دنیا مات و مبهوت به تو مینگرد ، همه جا را سکوت فرا گرفته تا خدا صدای تو را بشنود
صدای دلنشین تو در لحظه شکفتنت ، عطر حضورت فرا گرفته همه زمین را…
تو یک رویایی که حقیقت داشتنت معرکه است ، داشتن یکی مثل تو معجزه است ،امروز روز میلاد دوباره تو است و من خیلی خوشبختم از اینکه مال منی…
جز این احساسات چیزی در دلم نمانده ، این هدیه تا آخر عمرم در دلم مانده که دوستت دارم و قلبت این شعر عاشقانه را تا آخرش خوانده ….
شعری با عطر احساست ، به لطافت دستانت، به زیبایی چشمانت ، هدیه من به تو در روز میلادت
تویی قطره بارانم که گلستان کرده ای باغ وجودم را و امروز یک روز مقدس است که مدتها به انتظار آمدنش نشستم …
و من عاشقانه تو را در آغوش میگیرم و می فشارم تو را ، تا بگویم خیلی دوستت دارم و بگیرم دستانت را ، تا بگویم تا ابد مال منی و ببوسمت، تا احساسم را به تو هدیه دهم و تبریک بگویم روز تولدت را…. تولدت مبارک فرزندم….
قرار شد که جشن یک سالگیتو سه نفری بگیریم ولی عمه کبری گفتن ما هم میایم . ما هم دوست داشتیم که اونا تو جشنمون باشن گفتیم که شما هم تشریف بیارین. مادر جان هم با عمه کبری تشریف آوردن و جشنمون باشکوه تر شد.
کادوی من و بابایی:
کفشارم من گرفتم برات گلم
لباس رو هم مبینا عمه و اسباب بازی رو هم محمد مهدی عمه و خود عمه هم تراول کادو دادن که دستشون درد نکنه
مادر جون هم تراول کادو دادن . دست مادر جونم درد نکنه
ان شاالله بتونیم تو شادیاشون جبران کنیم